همیشه از طرف داران حق باش یکی از دوستان با مهربان به گوشم گفت آقای فلانی: چرا اخمو نشستی رو به دیوار چرا پٌک میزنی هردم به سیگار بگو باز چی شده دادت بلنده! مگرطی گشته صبرت پیش بنده چه کار داری که نرخ نون گرونه مرض داری بگی تقصیر اونه چه کار داری بگویی حرفی از نفت چه کار داری که نفت ما کجا رفت؟ مگر این نفت قبلا زان ما بود نه جانم من بلای جان ما بود آخر دیگی که بهر ما نجوشه چه مربوطه به ماها هر چه توشه؟ مگو دزدان بیلیاردی چطو شد چطو یکهٌوهمش یخ بود،اُوشد برو توصف به فکرگوشت ونون باش ولش کن هرچه دیدی فکر جون باش اگر خواهی کنی گردن کُلفتی یقین توی هلفدونی میفتی؟ به او گفتم که این حرفُ کی گفته ولش کن هرکی گفته حرف مُفته همین اشعارترباشد گواهم که مخلص ماه ترخیلی زماهم؟!